کاشتن اطلاعات درگفتگو

کاشتن اطلاعات درگفتگو

 

وقتی منظور نویسنده ازگفتتگو نه صحبت ،بلکه نهال اطلاعات باشد،گفتگو دیگرباورکردنی نخواهد بوئد.چراکه خوانند به جای اینکه صحبت اشخاص رابشنود،اطلاعات رامی بیند.

 

مثال:زن وشوهر دراتاق نشیمن هستند.شوهرمضطرب استومی خواهد اعتراف وحشتناکی بکند.دستهایش رابه هم می فشردومی گوید:

«سوزان من می خواهم اعتراف وحشتناکی بکنم.ماهفده سال وسه ماه است که باهم ازدواج کرده ایم وسه تابچه داریم:نی تان،ویل ومارتا؛وهمه بدهی خانه ی مان راکه دوحمام ودو گاراژ دارد وسه خوابه ومثل خانه های ویلایی است پرداخته ایم وفقط  8956دلار دیگر مانده .می خواهم بگویم که من سال هاست به تو نگفته ام که میخواره هستم.»

 

مشخص است که نویسنده اطلاعات رادرگفتگوی بالا کاشته است زن بیشترآن ها رامی داندوطبعا خواننده نیز باید بداند.این اطلاعات پس زمینه ی داستان راباید با شیوه ها یا شگرد های دیگری که چندان مشخص نیست به خواننده داد.معمولاً پس ازاین،قبل ازاینکه سوزان صحبت کند،یکی،دو خط توصیف می آید:

 

مثال:سوزان دستی به پیشانی اش می کشد وازسربیچارگی آهی می کشد:

«بنجامین،می دانی که وقتی مادرآن مجلس رقص همدیگر رادیدیم ومن دسته گل اهدایی تورا که دوتاگل رزویک میخک سفیدداشت ،به لباسم زده بودم،می خواستم پستار شوم اما به خاطر ازدواج با توازآرزوهایم گذشتم.من لوتری فاندامنتالیست بودم وباید ازتواطاعت می کردم.الان سال هاست می دانم میخواره هستی.»

 

محتوای گفتگو ها باید مستقیما مربوط به موضوع صحبت باشد.البته می شود درآن به گذشته هم اشاره کرداما به طور مختصر.درگفتگوی بال مطالب مربوط به گذشته یواشکی درگفتگو گنجانده شده است،چون آنقدر مهم نیست  که کل صحنه یاتجدید خاطره طولانی را توجیه کند.ار مطالب مربوط به گذشته رادرگفتگوی حال ،بیش از حد برجسته کنیم،گفتگوی حال بی اعتبار می شود.واگرگفتگوی شخصیت هابی اعتبار شود،دیگر خود شخصیت ها باور کردنی نخواهد بود.

 

نویسنده » صدراعباس زاده » ساعت 4:23 عصر روز یکشنبه 87 فروردین 11

نظرات شما ()

تصادف

.تصادف

 

اگرنویسنده بخواهد از تصادفی (چرخش ناگهانی وقایع داستان،بی آنکه قهرمان داستان دراین تغییر دخیل باشد)قابل قبول درداستان استفاده خود استفاده کند ،باید حادثه ی تصادفی راعلیه قهرمان داستان به کار گیرد.

استفاده ازوقایع تصادفی علیه قهرمان داستان اگرچه بدشانسی غافلگیرکننده ای است ولی همه آن راباور می کنند.اما برعکس،هنگامی که نویسنده حادثه تصادفی را به نفع قهرمان داستان به کامی گیرد،پیداست که تصادف صرفا تمهی گول زننده ی نویسنده(که خلاقیتش روبه تحلیل رفته)است:

 

داستان:مارک درحال راه اندازی سیستم آبیاری درصحرای نوادا است.چنین کاری این منطقه رابدل به واحه ای وسیع می کند.مخارج این کار رادولت می پردازد.

 

مثال(حادثه تصادفی به نفع قهرمان داستان):رئیس جمهور جدید شدیداً ضدمحیط زیست است .او همه ی بودجه های طرح های مربوطه به محیط زیت راقطع می کند.مارک با عصبانیت بیل می زند ناگهان صدای عجیبی به گوش می رسد.با عجله زمین را می کند وصندوقی پرازالماس (که به جامانده ازقبیله ی سرگردان اینکاهاست)می یابدوبااین ثروت مخارج طرح آبیاریش راتامین می کند.

 

بدیهی است که نویسنده این شگرد رابه کاربسته تابه راحتی مارک را ازمخمصه برهاند به علاوه مارک برای به اتمام رساندن طرح آبیاریش وغلبه براین مشکل حل نشدنی دست به عمل قهرمانانه ای نمی زندوبازبرای حفظ اعتبارش احتیاج به کار شاقی ندارد.

 

مثال(حادثه تصادفی برعلیه قهرمان داستان):کارطرح آبیاری مارک به خوبی پیش می رود.رئیس جمهور فردی شدیداًضدمحیط زیست بودجه ی طرح اورا قطع می کند.کارگران مارک با ایثارگری وبدون مزد به کارشان ادامه می دهند.یکی ازکارگران هنگامی هنگامی که مشغول حفاری بوده،دفینه ای بازمانده ازقبیله اینکاها کشف می کند وآن را بادیگران تقسیم می کند وهمگی مارک وطرح آبیاریش را رها می کنند ومی روند.

 

دراینجا چون رویداد تصادفی علیه مارک به کار آمده است،مانع دیگری سرراه اوستومارک اگر بخواهد قهرمان باقی بماند،باید براین مانع نیز فائق آید.نویسنده ها به شخصیت های خوش شانس لطف می کنند.اما آن ها هیچ گاه خودچیزی به دست نمی آمورند،بلکه صرفا بخشش هارا جمع می کنند.

 

 

 

 

نویسنده » صدراعباس زاده » ساعت 4:9 عصر روز یکشنبه 87 فروردین 11

نظرات شما ()

لئوناردوبیشاپ

لئونارد بیشاب داستان نویس،ویراستار واستاد دانشگاه است واینک درایالت کانزاس آمریکای شمالی زندگی می کند.وی سال هاپیش برای نخستین بار به اتفاق جیمزفارل کلاس های نویسندگی خلاق رادردانشگاه های کلمبیای آمریکا راه اندازی کرد.به علاوه تاکنون دردانشگاه های نیویورک وکالیفرنیا نیز به تدریس پرداخته ودرکنفرانس های زیادی درباره ی داستان نویسی سخنرانی کرده است.بیشاپ علاوه بر انتشار آثار مختلفی درمجلات اسکواثر،نیشن ونی یوورلدرایتینگ،چندین رمان پرفروش ازجمله خدای ابدی وازلی-کشمکش باتقدیرمنتشر کرده است.

نویسنده » صدراعباس زاده » ساعت 3:40 عصر روز یکشنبه 87 فروردین 11

نظرات شما ()

امیدوارم که بتوانم ...

سلام امروز اولین نوشته ی خودرا دروبلاگ قرار می دهم وبه این امید بستم تا بتوانم این مکان را به محلی برای گذر ادب نویسان تبدیل کنم وازخدواند خواستارم که کمکم کند تا بتوانم دوستانی پیدا کنم وبتوانم درلیست نویسندگان وبلاگ عاشقان سخن ووادب راگرد آورم وازهرکدام هنری رابرپرده ی این این صفحه ی کوچک نقش کنم.وازهمه ی شما دوستان خواستارم تابیایید وخانواده ی سبزادب رادراینجا متحدسازیم.ازامروز درس های داستان نویسی را دراین وبلاگ قرار می دهم سعی خود رابراین می گذارم که بتوانم هرروز درس های جدیدتری را بنویسم وایدوارم تانهال وجود همه شما نویسندگان به لطف این دورس به سرحدتکامل برسد انشائالله

نویسنده » صدراعباس زاده » ساعت 3:22 عصر روز یکشنبه 87 فروردین 11

نظرات شما ()